بازاریابی سرمایه است نه هزینه

ما به عنوان انسان ها در مورد بازاریابی به تعدادی از روش های مختلف فکر می کنیم. وبسایت هایی وجود دارد که ما شرکتمان را معرفی می کنیم. تبلیغات تلویزیونی وجود دارد که برنامه مورد علاقه ما را قطع می کند تا آگهی پخش کند یا بیلبوردهایی که در مسیر رانندگی میبینیم. داده های آماری که از تحقیق روی پروفایل های مخاطبان ایجاد می کنیم ، طریقه ای که ما فروشگاه هایمان را طراحی می کنیم که انگیزه خرید را در مشتریان بوجود آوریم. این لیست می تواند بی پایان باشد، اما در کل همه این فعالیت ها بازاریابی هستند. مطمئنا عناصر دیگری مانند فروش، طراحی، برنامه نویسی، روابط عمومی، روانشناسی، تجزیه و تحلیل آماری وجود دارند، و این لیست به خودی خود می تواند بی پایان باشد.

اما، یک سناریو وجود دارد که بسیاری از ما در مورد بازاریابی به اشتباه فکر می کنیم: به عنوان یک هزینه. از یک مدرسه تجاری تا کسانی که خود آموخته نرم افزار حسابداری هستند، همه ما می دانیم که "بازاریابی" و یا "تبلیغات" در راس هزینه های اصلی درآمد شما می رود. اگر چه ما نمی توانیم اساسا آن را تغییر دهیم اما می توانیم شیوه ای را که ما در مورد هزینه های دلاری بازاریابیمان فکر می کنیم را تغییر دهیم: به عنوان یک سرمایه گذاری.

سرمایه گذاری

بیایید یک سرمایه گذاری را تعریف کنیم: برای رسیدن به سود سودآور، پول یا سرمایه را صرف کنید. بنابراین، هنگامی که شما پول را در بازاریابی صرف می کنید، انتظار دارید که در عوض درآمد کسب کنید؟ به احتمال زیاد در قالب اهداف کوتاه مدت مانند فروش فوری، مشتریان جدید، ثبت نام و غیره و یا اهداف بلند مدت مانند آگاهی از برند است که به نوبه خود باعث می شود که فروش در آینده آسان تر شود. نکته این است که ما پول را برای بازاریابی صرف می کنیم تا چیزی را به دست آوریم، همانند تعریف سرمایه گذاری. شما در بروزرسانی وب سایت هزینه نمی کنید زیرا باعث می شود شما احساس خوبی داشته باشید. نه، شما آن را مجددا انجام می دهید زیرا قصد دارید مشتریان بیشتری را متقاعد کند و هزینه های وب سایت به طور حرفه ای طراحی شده و توسعه یافته در مقایسه با مزایای استفاده تعدادی از مشتریان جدید کم رنگ خواهد شد.

با این حال، هنگامی که زمان کمی دشوار است یا یک شرکت تصمیم می گیرد که کم سود باشد، معمولا چه چیزی برای اولین بار به عنوان یک آیتم در نظر گرفته می شود؟ این بازاریابی است، اگر شما واقعا در مورد آن فکر کنید، بازاریابی باید آیتم اول برای سرمایه گذاری بیشتر باشد، بنابراین شما می توانید فروش را تحریک و درآمد را در مسیر درست هدایت کنید.

ما همه وقت آن را می شنویم که وقتی یک مشتری بالقوه می آید:ما نیاز به مشتری های بیشتری داریم. فروش ما در حال رکود است. من می خواهم مردم بیشتری از طریق وب سایت با من تماس بگیرند. این همه عالی است، اما شما برای سرمایه گذاری در بازاریابی خود برای حل این مشکلات نیاز به پول دارید. هنگامی که فکر شما اینست که "بازاریابی یک هزینه است"، تنها علامت دلار را که از دست می دهید را به جای ارزش آینده ای که به دست می آورید، می بینید. شما 15000 دلار را در وب سایت خود صرف میکنید، اما اکنون آماده هستید تا تعداد مشتریهای جدیدی را که 15000 دلار درآمد داشته باشند را جذب کنید و زمانی که یک رابطه طولانی مدت ایجاد می کنید به فروش بالا ادامه می دهید.

اگر همیشه به بازاریابی به عنوان یک هزینه فکر کنید و بعنوان عنصر خطی که وجود دارد تا به سادگی مقدار پولی را که به خانه می آورید کاهش دهد، شما آن را اشتباه انجام می دهید. آیا می توانید با این اندیشه موفق شوید؟ مطمئنا. اما آیا تا به حال توانسته اید به اوج توانمندی شرکت خود برسید؟ هرگز.

مطمئنا، دوستانتان می توانند شما را در ساخت وبسایت کمک کنند یا شما می توانید از طریق برخی از برنامه های نرم افزاری آن را انجام دهید. همسر یا بستگان شما که در دفتر حضور دارد می تواند یک بروشور یا لوگوی جدید طراحی کند زیرا آنها در فتوشاپ خبره اند. اما چند هزار دلار که در حال حاضر صرفه جویی می کنید، آیا زمانی که شما مشتری های جدید را نمی گیرید، ارزش آن را در بلند مدت نمی بینید وقتیکه متریال شما مانند آماتورها به نظر می رسد؟ به نظر من نه ،این مثل مدرسه است شما در حال تلاش برای برطرف کردن مشکلات هستید و انتظار دارید که در امتحان آخر عالی باشید.

زمان، پول و منابع را برای سرمایه گذاری در بازاریابی خود بیاورید. در انتهای روز بازاریابی به عنوان درآمد شما به حساب می آید، هیچ راهی برای جلوگیری از آن وجود ندارد، اما امیدوارم اکنون فکر کنید که این واقعا سرمایه گذاری است که به شما کمک می کند تا رشد کنید و به اهداف خود برسید. فقط "زمان سپری کنید" و دیگر آن را قطع نکنید در زمانی که رقابت در هر صنعت شدیدتر از همیشه است.