شفافیت برند در بازاریابی

چرا شفافیت برند باید اولویت بازاریابی باشد؟

به لطف تکامل اینترنت و گوشی های هوشمند مصرف کنندگان دقیق تر از همیشه هستند و در هر زمان، اطلاعات بی حد و حصر برای هر کسی قابل دسترسی است.

در نتیجه، برند های تجاری نمی توانند در پشت آرم ها و آگهی های جعلی مخفی شوند زیرا مصرف کنندگان از آنچه در حال خرید هستند و اینکه از کجا می آیند آگاه هستند.

بخصوص نسل جوان از آثار زیست محیطی که برند های تجاری در جهان بجا میگدارند و شیوه های اخلاقی آنها ، بیشتر آگاه هستند. آنها بیشتر به سلامت و زندگی پایدار اهمیت میدهند.
همانطور که گاردین بیان می کند، "افزایش آگاهی در مورد این مسائل موجب افزایش آنچه که به عنوان مصرف آگاهانه شناخته می شود شده است، حرکت افرادی که به دنبال راه هایی برای تصمیم گیری مثبت در مورد آنچه خرید می کنند و به دنبال راه حلی برای تاثیر مصرف منفی در دنیا هستند. "

رسانه های اجتماعی و بررسی آنلاین کمک می کند تا برند ها برای اقدامات خود پاسخگو باشند و همه چیز باز، خوب یا بد نشان داده شود. یک مشتری عصبانی یا بازبینی می تواند شهرت شرکت را بی اعتبار کند.

امروزه شفافیت نام تجاری یک گزینه نیست ، این یک نیاز است.

مشتریان می خواهند همه چیز را درباره محصولاتی که خریداری می کنند بدانند، از کجا آمده اند، چه کسی آنها را ساخته است، از چه چیزی ساخته شده اند . و آنها می خواهند همه چیز را درباره شرکت هایی که از آنها خرید می کنند نیز بدانند.

مطالعه بیش از 2000 مشتری نشان داده که 94 درصد از مردم به احتمال زیاد به به برندهای کاملا شفاف وفادار هستند. این مطالعه همچنین نشان داد که 56 درصد از مردم وفاداری به یک نام تجاری کاملا شفاف در زندگیشان را حفظ کردند، و 73 درصد از مردم برای محصولی که کاملا شفاف بود حتی حاضرند بیشتر پرداخت کنند.

از این رو، شفافیت برند نه تنها به جذب مشتریان جدید کمک می کند، بلکه به حفظ و نگهداری آن ها از طریق تقویت اعتماد و افزایش وفاداری نیز کمک می کند.

شفافیت نیاز به تلاش و قصد دارد. برای بعضی از کسب و کارها، به خصوص قدیمی تر، این چیزی نیست که به طور طبیعی رخ دهد.

هر کسب و کار باید با ایجاد یک فرهنگ داخلی از شفافیت شروع شود. رهبران در یک سازمان باید راه را هموار کنند؛ آنها باید شفاف باشند و باید فرهنگ شفافیت را ارتقا دهند تا کارکنانشان همین کار را انجام دهند.

هنگامی که اشتباهات انجام می شود، آنها باید به صورت آشکارا به اشتراک گذاشته شوند و تحت فراموشی قرار نگیرند. شکست باید پذیرفته شود و به عنوان راهی برای پیشرفت دیده شود.

اطلاعات باید آزادانه و آشکارا درون سازمانها به اشتراک گذاشته شود. وقتی کارمندان احساس اعتماد کنند ، احتمال بیشتری دارد که بهتر عمل کنند و با آن شرکت بمانند.