نقش تبلیغات در بازاریابی

   امروزه تولید و ارائه کالا به تنهایی کافی نیست زیرا فعالیت های در حال توسعه تغییر کرده و باید در یک محیط رقابتی مشتریان را جذب کرد. در واقع تبلیغ بخشی از بازاریابی موفقیت آمیز در نظر گرفته می شود و شرکت های موفق به ویژه در امر صادرات، در کنار ارتقای کیفی محصولات خود به دنبال طراحی و به کارگیری سیستم های بازاریابی پویا و مؤثر هستند. تبلیغ به سازمان کمک می کند تا مشتریان کنونی را نسبت به خود وفادار ساخته یا بازارهای جدیدی را برای خود انتخاب کند. یکی از جنبه هایی که به کمک آنها دیدگاه مشتریان نسبت به شرکت شما شکل می گیرد شیوه های مختلف تبلیغات و بازاریابی شما است. برای انجام تبلیغات، ابزارها و شیوه های مختلفی وجود دارد. رسانه های تبلیغی نیز همچون سایر علوم به سرعت در حال تغییر و تحول هستند. در مرحله معرفی کالا، آگهی های تجاری (به ویژه رسانه های ارتباطی انبوه مانند اینترنت) و روابط عمومی برای ایجاد آگاهی و علاقمند کردن مشتری بسیار مناسب می باشند زیرا اینترنت شناسایی مشتریان را با جمع آوری و تجزیه و تحلیل ویژگی های آنها آسان می کند.

جایگاه تبلیغات در بازاریابی از نظر کاتلر

   کاتلر معتقد است بازاریابی فرایندی اجتماعی و مدیریتی است که به وسیله آن افراد و گروه ها از طریق تولید و مبادله کالا با یکدیگر، به تامین نیازها و خواسته های خود می پردازند. در واقع بازاریابی به دنبال تامین و ارضای نیاز است که شرکت های موفق را از ناموفق جدا کند . بنابراین بازاریاب ها باید همواره به دنبال آن باشند که بررسی کنند که به چه صورتی می توانند بهتر، بیشتر، سریعتر، دقیق تر و در نهایت با کیفیت متناسب، به مردم، کالا، همراه با خدمت ارائه کنند. امروزه مصرف کنندگان به گروه های مختلف تقسیم شده اند، در بازار سلیقه های متفاوتی وجود دارد و این سلایق دائماً در حال  تغییر و تحول است. هزینه های زیادی صرف تبلیغات و ترویج می شود، برای دستیابی به جایگاه مناسب در بازار و کسب موفقیت، لازم است عوامل مختلفی دست به دست هم دهند.
   بازاریابی و تبلیغات دو مقولهء مجزا هستند، اما اساسا تبلیغات ابزار مهم جذب مشتری و تقویت بازار یک کالا است و برای ترویج استفاده از یک کالا بعد از کیفیت کالا، نیاز اولیه به حساب می‌ آید. یک بازاریاب موفق قبل از تبلیغ کالا که مهم‌ ترین نحوه آشنایی خریدار با جنس، کالا یا خدمات ارائه شده است، باید توانایی این را داشته باشد که به طور سیستماتیک عمل کند و با تلفیق اصول بازاریابی که تبلیغات تنها یکی از ارکان آن است، بتواند راه را برای عرضه گسترده به بازار هموار سازد. بنابراین شرط اصلی موفقیت برای یک تولید کننده کالا یا ارائه‌ کننده خدمات و یک مدیریت صحیح، این است که ابتدا افراد متخصص و آگاه به بازار را به منظور بازاریابی جذب نماید. کسانی که قدرت خلاقیت و نوآوری و ترکیب کردن علم و تجربه در زمینه بازاریابی را داشته باشند و بتوانند با هر ترفندی از نیازهای مشتری آگاهی یافته و زمینه را برای شناساندن کالا به مشتری مهیا کنند و تعداد مصرف‌کنندگان کالا را افزایش دهند.
تجارت و بازار و بازاریابی موضوعی مهم و پیچیده می باشد و تنها کسانی در این حوزه موفق هستند که بتوانند ضمن مشخص کردن هدف و شناختن مشتری و نیازهای آن، با ارائه صحیح اطلاعات و مشخصه‌های کالا به مشتری، بازار فروش کالا را هر چه وسیع‌ تر مهیا کنند. بهترین روشی که در این خصوص پیشنهاد می‌شود این است که قبل از هر چیز مخاطبان و نیازهای آنان را بشناسیم و آن نیازها را با کالای تولید شده تطبیق دهیم. تبلیغات در صورتی که به صورت مکرر و هدفمند باشد باعث ایجاد میل به خرید یا استفاده از خدمات قابل ارائه می شود. 
نتیجه مسلم تبلیغات موثر، افایش فروش و ارائه خدمات بیشتر به مخاطبین است و این امر خود موجب بزرگتر شدن موسسات تولیدی و بازرگانی (خدماتی) می شود که برای اداره امور خود به متخصصین نیاز دارند.